جدول جو
جدول جو

معنی سال قمری - جستجوی لغت در جدول جو

سال قمری
در علم نجوم دوازده دور ماه در بیست و هشت منزل واقع در منطقه البروج و یا نقاط نزدیک آن
تصویری از سال قمری
تصویر سال قمری
فرهنگ فارسی عمید
سال قمری
(لِ قَ مَ)
اما سال اصطلاحی آن است که بنهادن مردمان که دوازده بار چند ماه طبیعی است و اندازۀ وی سیصد و پنجاه و چهار روز است و پنجیک روز شش یک او جمله کرده و این یازده تیربود اگر شباروزی سی تیر بود و این سال قمری خوانند. (التفهیم ص 221). رجوع به سال طبیعی و سال شود
لغت نامه دهخدا
سال قمری
سال ماهی
تصویری از سال قمری
تصویر سال قمری
فرهنگ لغت هوشیار
سال قمری
سالی که طبق دوازده ماه قمری (گردش انتقالی ماه) حساب شود
تصویری از سال قمری
تصویر سال قمری
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سال شمسی
تصویر سال شمسی
در علم نجوم مدت یک دور حرکت زمین به دور خورشید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سال نوری
تصویر سال نوری
در علم نجوم واحد اندازه گیری طول برابر با مسافتی که نور در مدت یک سال طی می کند، معادل ۱۰۱۲×۹۴۶
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماه قمری
تصویر ماه قمری
مدت بین رؤیت هلال ماه تا هلال دیگر، تقریباً برابر با ۵/۲۹ شبانه روز
فرهنگ فارسی عمید
(لِ هَِ)
رجوع به سال شود
لغت نامه دهخدا
(لِ شَ)
مدت زمانی که زمین بدور خورشید میگردد یکسال را تشکیل میدهد که آن را سال شمسی گویند و این مدت دوازده ماه است و دوازده ماه آن عبارت از فروردین و اردیبهشت.... تا اسفند ماه است
لغت نامه دهخدا
(شُ / شَ)
شمردن سالها برای تعیین تاریخ. تقویم نویسی.
در مشرق قدیم سال شماری علمی، چنانکه اکنون معمول است نبود و مبداء ثابتی هم برای تاریخ نداشتند. برای احتیاجات معیشتی در مصر، بابل و فلسطین در ابتداء، سنین را از واقعۀ مهمی حساب میکردند مثلاً در بابل میگفتند: ’سالی که دونگی بتخت نشست’و چون عده این نوع سنوات زیاد بود دولت بابل صورتی ترتیب داده بطور متحد المآل بولایات میفرستاد، تا بدان عمل کنند. وقتی که میخواستند سالی را معین کنند، که واقعۀ مهمی در آن روی نداده بود، مینوشتند: ’فلان قدر سال بعد از سالی که فلان واقعۀ مهم روی داد’ درفلسطین و مصر هم بدین منوال سالشماری میکردند. بعد در زمان سلسلۀ دوم فراعنه، مقرر شد، که سالها را ازابتداء سلطنت هر فرعون حساب کنند بعدها این اصول راهم ترک کرده مبداء را اول سال نو قرار دادند، در بابل هم این ترتیب در زمان سلسله کاسّی ها شروع شد و بعد به آسور سرایت کرد. راجع بدورۀ مادی مدارکی بدست نیامده و در دورۀ هخامنشی به ذکر ماه و روز اکتفا میکردند و کلیۀ هرج و مرجهای زیاد در این قسمت از تاریخ دیده میشود و علمای آثار قدیمه زحمات زیاد در تحقیق و تدقیق مسائل مربوط کرده و میکنند. (از ایران باستان ص 108)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
ابن علی بن عیسی القمری ملقب به شرف الدین ابوطاهر قمی وزیر سلطان سنجر سلجوقی (479- 552 ه. ق.) و پسر برادر نظام الملک است. و بر امام الحرمین جوینی فقه آموخت و هنگامی که وزارت را بعهده داشت مفتی خراسان نیز بود. وی بسال 515 ه. ق. درگذشت. (اعلام زرکلی ج 1 ص 365). بعد از فوت شهاب الاسلام سنجر وزارت خود را بشرف الدین ابوطاهر داد معزی گوید:
بذات خویش مر او را شرف نبود و خطر
بخدمت شرف الدین شریف گشت و خطیر
ستوده سعد علی مهتری که سعد علو
نصیب دولت او کرد کردگار نصیر.
و در قصیدۀ دیگر گوید:
پشت شریعت و شرف دین مصطفی
مهر ولی فروز و سپهر عدوشکن
بوطاهر مطهر و مخدوم روزگار
سعد علی عیسی و خورشیدانجمن.
رجوع به وزارت در عهد سلاطین بزرگ سلجوقی تألیف اقبال ص 249 ببعد شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از سال نوری
تصویر سال نوری
سال شیدی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سال شمسی
تصویر سال شمسی
سال خورشیدی اشمورتیک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سال شماری
تصویر سال شماری
محاسبه سالها برای تقویم یا تاریخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سال جاری
تصویر سال جاری
امسال
فرهنگ واژه فارسی سره